در اوج هنگامه طرح اصلاحات حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی(سابق) به رهبری گورباچف که از ناحیه بلوک نیرومند کمونیستی آن روز جهان به منزله گامی مستحکم در حل مشکلات و تثبیت وضعیت کمونیستها تلقی میشد، فقط یک نفر بود که از وقوع حتمی حقیقتی سخن گفت که از دید همگان و حتی نخبهترین تحلیلگران مسائل بینالمللی نیز کاملاً پنهان مانده بود. شنیدن صدای شکستن استخوانهای کمونیسم و آغاز فروپاشی آن و سپردن تومار نظام پرادعا و گستردة عقیدتی سیاسی کمونیسم به موزة تاریخ را، ماهها پیش از آنکه نخستین آثار عملی فروپاشیدن یکی از دو قطب بزرگ جهان آشکار شود، جهانیان ناباورانه از زبان امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در نامة معروف وی به صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی شنیدند. چندی نگذشت که جهان شاهد وقوع پیشبینی شگفتانگیز امام خمینی بود. این تحلیل و دریافت شگفت از پدیدههای پیچیده و پنهان سیاسی و اجتماعی جهان از سوی امام خمینی منحصر به همین واقعه نبود. او پیش از این در شرایطی که رهبران اروپا و امریکا با اطمینان از ثبات رژیم پهلوی در ایران، این کشور را جزیره ثبات و آرامش غرب در خاورمیانة متلاطم میخواندند و با آرامش خیال عظیمترین طرحهای استراتژیک سیستمهای حمله و دفاع موشکی و مخابراتی و استراق سمع را در ایران به عنوان پایگاه مطمئن خویش پیاده میکردند، امام خمینی با قاطعیتی شگفتآور از پیروزی قریبالوقوع نهضت اسلامی مردم ایران و سرنگونی حتمی رژیم شاه و شکست امریکا و غرب در حمایت از وی بارها سخن گفت؛ هر چند که پیشبینیها و وعدههای امام خمینی در آن زمان جز از ناحیة پیروان وی، جدی گرفته نشد اما انقلاب اسلامی، آنگونه که امام خمینی وعدة آنرا داده بود پیروز شد و تومار شاه و شاهنشاهی از ایران برچیده شد.
وقتی که صدام با اتکا به پشتیبانی گستردة هر دو بلوک غرب و شرق به ایران حمله کرد؛ امام خمینی از ناکامی و شکست حتمی صدام و حامیانش سخن گفت. ایران در زمان حمله حزب بعث در حال تأسیس اولین نهادهای نظام سیاسی خویش بود و بازسازی ارتش روزهای نخست خویش را میگذرانید و نظام جمهوری اسلامی فاقد یک سیستم دفاعی مقتدر و مجهز بود. با محاسبات ظاهری و واقعیتها و وضعیت نیروها و تجهیزات نظامی ایران در آن روز، شکست ایران و پیروزی صدام قطعی مینمود اما اینبار نیز امام خمینی با آن نگاه عارفانهای که از بینش و نظام خاص معرفتی خویش در تحلیل شرایط ایران و نظام حاکم بر جهان مینگریست، از پیروزی ملت ایران در دفاع مشروع خویش و درماندگی و شکست قطعی جنگافروزان سخن گفت. هشت سال بعد وقتی که با تصمیم امام خمینی پایان جنگ اعلام شد، صدام و حامیان وی نه تنها به هیچیک از هدفهای خویش نرسیدند بلکه موجودیت و موقعیت آنان بر اثر مقاومت و روشنگریها و اقتداری که جمهوری اسلامی در دوران دفاع هشت ساله خویش کسب کرده بود شدیداً به مخاطره افتاد. در اینجا نیز پیشبینی و تحلیل درست و واقعبینانة امام خمینی که از رئالیسم هوشمندانة آن عارف واصل نشأت میگرفت به تحقق پیوست.
بازگویی مواردی که امام خمینی قبل از بروز نشانههای عینی و خارجی وقایع سیاسی و اجتماعی به تحلیل و پیشبینی آنها پرداخته است نیازمند کتابی مفصل با ذکر مستندات و شواهد میباشد. اما اشاره به یک مورد بارز دیگر در تأمین هدف این مقاله خالی از لطف نیست.
امام خمینی چندی قبل از پایان جنگ تحمیلی و در شرایطی که رهبران کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس در اتحادی بیمانند به حمایت گسترده مالی و سیاسی از صدام برخاسته بودند با صراحت تمام نسبت به حمله آینده صدام به این کشورها و به آتش کشیدن منطقه هشدار داد. شیخنشینهای خلیجفارس این هشدار را جدی نگرفتند اما دیری نپایید که صدام به خاک دو متحد خویش حمله کرد و چاههای نفت منطقه را به آتش کشید، آتشی که هر چند خود در آن سوخت اما آثار شوم آن به حضور نیروهای نظامی امریکا در منطقه منتهی گردید.
اکنون و با توجه به نمونههای یاد شده، زمان آن فرا رسیده است تا پیروان امام خمینی در همه گروهها و جناحهای سیاسی کشور که بارها تحقق پیشبینیهای او را شاهد بودهاند و درستی تحلیلها و مواضع او را در عمل تجربه و لمس کردهاند توجه خویش را به یکی از مهمترین دغدغههای امام خمینی که بخصوص در دو سال آخر عمر ایشان بارها نسبت به آن هشدار داده شده است به طور جدی و همهجانبه معطوف نمایند.
مسأله پیدایش قرائت و جریانی انحرافی از اسلام به نام اسلام امریکایی موضوعی بود که در پیامهای اواخر عمر امام خمینی با حساسیت فراوان مورد تبیین و بازگویی و هشدار قرار گرفته است. متأسفانه در این مورد نیز همانند دیگر هشدارها و پیشبینهای آن مرد الهی، آنگونه که میبایست، این موضوع مورد توجه واقع نگردید و در داخل کشور عمدتاً مسأله تقابل اسلام ناب و اسلام امریکایی به حدّ نزاعهای سیاسی جناحها فرو کاسته شد. در حالی که در ادبیات امام خمینی مسأله رویارویی همهجانبه امریکا و غرب در قالب تقابل اسلام امریکایی و اسلام ناب محمدی(ص) به مثابة مرکز ثقل رویارویی گستردة فرهنگی و سیاسی آیندة جهان اسلام با امریکا و غرب مطرح بود.
امام خمینی با استناد به تأثیر واقعی ابعاد روشنگریهای فزایندة انقلاب اسلامی و گسترش توجه جوامع اسلامی به پیامهای شورانگیز و بیدارگرانه انقلاب که خود برخاسته از احیای روح واقعی اسلام و شعائر دینی و فرهنگ قرآن و سنت پیامبر اکرم(ص) و نتیجه زدودن غبارهای تحریف از چهره نورانی و تحول آفرین اسلام بود بر این نکته وقوف عارفانه داشت که امریکا و غرب برای مهار امواج بیداری اسلامی چارهای جز پناه بردن به استراتژی تحریف جنبههای حیات آفرین اسلام و خنثیکردن اندیشه سیاسی اسلام ندارد. هشدار امام خمینی نسبت به گفتمانی بود که امریکا از رهگذر ترویج آن با استفاده از سلطة رسانهای و تبلیغاتی خویش به جنگ اندیشههای مترقی و اجتماعی اسلام ناب برخواهد خاست. اکنون همانگونه که آن پیر دریادل ترسیم کرده بود شاهد هنگامهای از تلاش بلندگوها و عوامل پیدا و پنهان امریکا و غرب در جهان اسلام هستیم که با انواع شعارها و روشها به مخدوش نمودن چهره اسلام راستین مشغولند. مدافعان سینهچاک سکولاریسم و لیبرالیسم غربی با نام روشنفکر و دموکراسیخواه ـ البته به سبک امریکایی! ـ در همان میدانی به نفع حریف بازی میکنند که متحجران و سلفیگرایان و طالبانیها. و آنچه که در این میان مورد هجوم هر دو گروه با انواع نامها و شعارها و روشها قرار میگیرد همان اندیشه منطقی، مترقی و انقلابیای است که در ایران به انقلاب اسلامی انجامید و در جهان معاصر موج بازیابی هویت اسلامی و بیداری مسلمین را پدید آورد.
شناخت امریکا به عنوان مقتدرترین دشمن ثبات و اقتدار جهان اسلام و ایران، و شناخت پیچیدگیهای استراتژی و سیاستها و روشهایی که امریکا و غرب در مقابله با اسلام و ایران در پیش گرفتهاند وظیفهای است بر دوش نخبگان دلسوز جامعه. راه و سیرة امام خمینی و آثار آن عزیز، که در مصاف با امریکا تجربهای پیروز و گرانقدر اندوخته است، بهترین راهنماست. او در پیامهای خویش در بیان ویژگیهای جهان معاصر و نقاط ضعف و قوت غرب و شیوههای مقابله آنان با اسلام و ایران فراوان سخن گفته است و با نگاه تیزبین خویش نقاب از چهره اسلام دروغین و اسلام امریکایی و مدعیان آن پایین کشیده است و برای چنین ایامی درسها و پیشبینیها و تحلیلهایی بسآموزنده و شگرف ارائه کرده است.
مقاله ای را که مطالعه فرمودید از سری مقالات «دین همه دین است» می باشد که در آینده سایر مقالات این بحث(اسلام امریکایی) روی وبلاگ قرار خواهد گرفت .
سلام دوست همسنگر
سایت منو هم اضافه نمایید
کلیپهای سیاسی فرهنگی اجتماعی و مطالب خواندنی
ممنون